نقد و بررسی فیلم هابیت: یک سفر غیر منتظره

ساخت وبلاگ

سه فیلمی که پیتر جکسون بر اساس سه گانه سالار حلقه ها (نوشته جی.آر.آر. تالکین) کارگردانی و عرضه کرد، برنده 14 جایزه اسکار شد و بیش از 3 میلیارد دلار فروش کرد. فیلم های "سالار حلقه ها : یاران حلقه (2001)" ، "سالار حلقه ها : دو برج (2002)" و "سالار حلقه ها : بازگشت پادشاه (2003)" بی هیچ تردیدی یکی از موفق ترین مجموعه های سینمایی هالیوود به شمار میرود. اهمیت کار جکسون در ساخت این سه فیلم، وامگیری های او از یک کار ادبی خاص و منحصر به فرد و بازگویی آن بر حسب معیارها و شاخص های سینمای مدرن بود. حالا پس از 10 سال که از اکران عمومی آخرین فیلم مجموعه سالار حلقه ها میگذرد، پیتر جکسون اولین فیلم از سه گانه هابیت هایش راعرضه کرده است. کتاب 300 صفحه ای "هابیت ها" در سال 1937 چاپ و منتشر شد، یعنی حدود 17 سال قبل از انتشار کتاب های سه گانه سالار حلقه ها. تالکین زمانی این کتاب را نوشت که جنگ جهانی دوم هنوز آغاز نشده بود. به همین دلیل کتاب فضای شاد و پرنشاطی دارد و از سیاهی و تاریکی کتاب های سالار حلقه ها در آن هیچ خبری نیست. فیلم 169 دقیقه ای "هابیت : یک سفر غیر منتظره" بر اساس 100 صفحه نخست کتاب هابیت ها ساخته شده و ظاهرا 100 صفحه دوم و سوم هم برای هابیت های دوم و سوم سینمایی کنار گذاشته شده است. در اینجا تفاوت بزرگی بین دو مجموعه تالکینی پیتر جکسون به چشم میخورد : مجموعه اول (سه گانه سالار حلقه ها) با مدت زمانی بیش از 9 ساعت بر اساس تقریبا 1500 صفحه کتاب ساخته شده است در حالی که مجموعه دوم (سه گانه هابیت) به مدت زمانی 9 ساعت قرار است بر اساس 300 صفحه کتاب ساخته شود. پیتر جکسون برای رفع این مشکل مجبور شده نه تنها تک تک 100 صفحه اول کتاب هابیت ها را به فیلم برگرداند بلکه چیزهای زیادی هم از خودش به آن اضافه کند. در نتیجه فیلم "هابیت : یک سفر غیر منتظره" قادر به برآورده ساختن استاندارد های پایه گذاری شده توسط فیلم های سالار حلقه ها نیست. آن فضای جادویی محسور کننده که مهمترین خصوصیت فیلم های سالار حلقه ها بود در "هابیت : یک سفر غیر منتظره" وجود ندارد. فیلم سرگرم کننده هست ولی محسور کننده نیست. به نوعی میتوان گفت جکسون با ساخت سالار حلقه ها چنان سطح توقعات از خودش را بالا برده که فیلم تازه او به رغم ارزش هایی که دارد ناموفق و شکست خورده به نظر میرسد.


پیتر جکسون برای مناسب کردن کتاب هابیت با رویکرد سینمایی اش قصه را تاریک و جدی تر کرده و به نوعی تمام شوخ و شنگی آن را با بی نمک کردن صحنه های شوخی فیلم گرفته است. گام و ضرباهنگ روایی قصه نیز کندتر شده است.
"هابیت : یک سفر غیر منتظره" در واقع یک فلاش بک طولانی مدت است : بیلبوی پیر (یان هولم) مشغول نوشتن خاطراتش است و سپس ما بیلبوی جوان (مارتین فریمن) را میبینیم که در دنیای کوچک خودش مشغول انجام کارهای هابیتی خودش است. هابیت ها موجودات قدکوتاه و بامزه و صلح دوستی هستند که به صورت گروهی زندگی میکنند و پوست کف پاهای پشمالویشان مثل چرم سخت است و نیازی به کفش ندارند. هابیت ها زندگی لذت طلبانه و آرامی دارند و هیچ وقت به دنیای بیرون کاری نداشته اند. بیلبو هم یکی از همین هابیت هاست که تا قبل از پیدا شدن سر و کله یک جادوگر مرموز به اسم گاندولف (یان مک کلن) و پادشاه تورین (ریچارد آمیتاژ) زندگی آرام و راحتی داشته است. پادشاه از سرزمین کوهستانی محل تولدش رانده شده و تاج و تخت پادشاهی را از دست داده است. اژدهایی به اسم اسماگ سرزمین پادشاه را از چنگ او بیرون آورده و وی و پیروانش را آواره دشت و بیابان کرده است. پادشاه و همراهانش از بیلبو میخواهند که به او کمک کند تا پادشاه سرزمین خود را از اژدها پس بگیرد و ...


لحظه ای از فیلم که سرانجام بیلبو میگوید
"من به یک سفر ماجراجویانه میروم" در انتهای یک مقدمه بسیار طولانی و کسل کننده است که از قرار معلوم میخواهد ماجرای کلی این سه گانه را تعریف کند که اگر به لطف جلوه های ویژه فوق العاده فیلم (در نیمه اول آن) نبود میتوانست به شدت خواب آور باشد. با این حال مارتین فریمن نقش یک بیلبوی عزیز دردانه و ترسو را که در اعماق وجودش منتظر فراخوانی برای شروع یک ماجراجویی و تغییر در زندگی یک نواختش است را به خوبی ایفا کرده و هرچند که آن مقدمه خیلی طولانیست ولی به همان اندازه تماشایی میشود وقتی که بالاخره بیلبو از شایر و خانه گرم و نرمش بیرون میزند.



هابیت شروع کند و ملال انگیزی دارد ولی در عوض در نیمه دوم فیلم، ریتم و ضرباهنگ شتاب بیشتری میگیرد و حوادث یکی پس از دیگری اتفاق میافتد که متاسفانه به چند دلیل این صحنه ها هم آنطور باید جذاب و نفسگیر از کار در نیامده اند. یکی از این دلایل استفاده بیش از حد از جلوه های ویژه کامپیوتری است که دشمنان را بیشتر شبیه به شخصیت کارتونی کرده تا یک خطر واقعی برای جان شخصیت های اصلی داستان و خلاصه جلوه های ویژه فیلم در بعضی سکانس ها به شدت تصنعی است و توی چشم میزند. این در حالی است که یکی از شاخص ترین ویژگی های سالار حلقه ها استفاده هوشمندانه از جلوه های ویژه کامپیوتری بود. با اینکه باید این فیلم را در کلیت سه گانه آن دید و مورد تحلیل قرار داد ولی اینگونه احساس میشود که در خلال این فیلم 3 ساعته، یک فیلم 90 دقیقه ای خیلی خوب وجود دارد و بسیاری از صحنه های فیلم زائد است و استحقاق قیچی شدن از فیلم را دارد. ولی قافلگیر کننده ترین بخش فیلم حضور یک چهره آشنا از سه گانه سالار حلقه ها یعنی
"گالوم" است که با بازی بی نظیر اندی سرکیس در نقش این کاراکتر کاملا کامپیوتری در عین تعجب به جذاب ترین بخش فیلم تبدیل شده یعنی هرگاه پیتر جکسون به سمت میراثش، سالار حلقه ها بازگشته فیلم در مسیر درست قرار گرفته.


در یک کلام، سفر غیر منتظره پاسخگوی توقعات ما از سازنده سه گانه سالار حلقه ها نیست. فیلم با وجودی که از شگفتی و هیجان و غرابت تهی نیست اما به هیچ وجه قادر به خلق آن غرابت و هیجانی نیست که ما یک ده پیش با تماشای مجموعه سالار حلقه ها تجربه کردیم.



لینک منبع

دانلود و نقد و بررسی بهترین فیلمهای دنیا...
ما را در سایت دانلود و نقد و بررسی بهترین فیلمهای دنیا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مازیار آفرینش filmsezar بازدید : 1071 تاريخ : پنجشنبه 29 فروردين 1392 ساعت: 3:03